امام جواد(ع)
مأمون در هفده رجب سال 218 هـ . ق از دنيا رفت، برادرش معتصم به جاي او بر مسند خلافت نشست، نام معتصم، محمّد و به قولي ابراهيم بود، معتصم كه همانند ساير طاغوتها ميخواست همة مردم دربست همچون بردة او باشند و شخص ديگري داراي شخصيت و پيرو نباشد، تصميم گرفت امام جواد عليه السلام را كه در مدينه داراي شخصيّت و مقام بود، به بغداد احضار كند، سرانجام روز 28 محرّم سال 220 هـ . ق امام جواد با همسرش به بغداد آمدند.
در اين ايام اُمِّ الفضل همسر امام جواد عليه السلام با برادرش جعفر بن مأمون عمويش معتصم، همدست شدند ، و توطئه قتل امام جواد عليه السلام را طرح كردند، و چنين تصميم گرفته شد كه أُم الفضل آنحضرت را با زهر مسموم كند.
معتصم و جعفر، براي اينكه مبادا خلافت از بني عباس به علويين منقل گردد، به ام الفضل تلقين كردند، و به او گفتند:
تو دختر و برادر زادة خليفه هستي و احترامت بر همه كس لازم است، ولي محمد بن علي عليه السلام ( امام جواد ) مادر امام هادي را بر تو مقدم ميدارد... همين امور باعث شد كه ام الفضل تهييج شد و تصميم گرفت شوهرش را مسموم نمايد.
معتصم و جعفر سمي را در انگور رازقي تزريق كردند و براي ام الفضل فرستادند، ام الفضل نيز آن را در ميان كاسهاي گذاشت و جلو همسر جوانش امام جواد عليه السلام نهاد و از آن انگور توصيف بسيار نمود و سرانجام امام جواد عليه السلام از آن انگور خورد، طولي نكشيد كه آن حضرت آثار سم را در جگر خود احساس نمود و كم كم درد شديد بر او عارض گرديد و موجب رنج و ناراحتي سخت امام جواد عليه السلام شد.در همان حال ام الفضل پشيمان شده و گريه ميكرد، حضرت به او فرمود: چرا گريه ميكني؟ اكنون كه مرا كشتي گرية تو سودي ندارد، اين را بدان كه به خاطر اين خيانتي كه كردي چنان به دردي مبتلا ميشوي كه هرگز علاج ندارد، و چنان به فقر و تنگدستي مبتلا گردي كه جبران پذير نباشد.
بر اثر نفرين آن حضرت، در مخفيترين اعضاي ام الفضل دردي پديدار گرديد، همة اموالش را در راه معالجه آن مصرف كرد ولي سودي نبخشيد و با نكبت بارترين شكل به هلاكت رسيد، و برادرش جعفر نيز در حال مستي به چاه افتاد و جسد بيجانش را از چاه بيرون آوردند
|